دل تنگی مامان
سلام به دختر نازم
مامان خیلی دل تنگتم چند بار خواب دیدمت و کلی توی خواب بوسیدمت عزیزم.
ببخش اگه با شما کم حرف میزنم آخه مامانی کلا آدم کم حرفی هستم.
ولی باور کن با تمام وجودم دوست دارم و همه ی تلاشمو برای آرامش شما انجام میدم.
بابا جون خیلی مهربونی داری عزیزم،چند وقت پیش با هم رفتیم و برای شما بابا حمید یک هدیه خیلی قشنگ گرفت تا وقتی به دنیا اومدی بندازه گردنت.
بابا امسال تمام روزه هاشو گرفته بغیر از ٢ روز تا پایان ماه رمضان هم ٢ روز بیشتر نمونده با اون دل پاک کوچولوت برای سلامتیش دعا کن دخترم.
مامان آخر شهریور آزمون دارم کمکم کن تنبلی نکنم درسامو بخونم و از همه مهمتر بتوانم سر جلسه بشینم چند ساعت و کمر درد نشم.
خرید های شما تقریبا تمام شده ولی هنوز وسایل چوبی سفارش ندادیم.
راستی نی نی خاله شمیم به دنیا اومد ،اسمشو گذاشتن آرشا خیلی ناز و مامانی البته هیچ کس به زیبایی گل دختر ما نمیشه.
ماه دیگه تولد بابا جون و من دوست دارم مثل هر سال براش تولد بگیرم البته امسال تنها نیستم و شما هم هستی و کمکم می کنی.
برای شما کلاه و دستکش بافتم تن عروسکت کردم و عکس انداختم،امیدوارم خوشت بیاد خوشگل مامان.
مامانی خیلی مواظب خودت باش بازی های خطرناکم نکن.